نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دکتری زبان و ادبیّات فارسی دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
2 استاد گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
3 دانشیار گروه زبانشناسی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
4 استاد گروه زبانشناسی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ایران
چکیده
ادبیات با شکستن قواعد معمول در قالب فنون بلاغی، شکلی هنری به زبان میبخشد و از گونۀ معیار فاصله میگیرد؛ همین موضوع میتواند یادگیری گونۀ ادبی را برای غیرفارسیزبانان دشوار سازد. هدف این پژوهش آن است که ابتدا «عوامل پیدایی زبان ادبی» را شرح داده و سپس از طریق انطباق این عوامل با نتیجۀ تحقیقات حوزۀ آموزش زبان، «کارکردهای فنون بلاغی در فارسیآموزی» و «آرایههای ادبی مناسب برای فارسیآموزی» را نشان دهد تا در تألیفات آزفا کمتر با حذف یا سادهسازی آثار ادبی روبهرو شویم. نویسندگان پس از ذکر عوامل پیدایش زبان ادبی از منظر شفیعی کدکنی و صفوی، نشان میدهند که چگونه برخی از فنون بلاغت از طریق هماهنگی با اصول زبانآموزی به دلیل منشأ مشترک ذهنی و خلق شگفتی از راه تخیّل، میتوانند برای فارسآموزی مفید باشند. آرایههایی که میتوانند در بحث آزفا کارکرد آموزشی داشته باشند عبارتند از: ۱- لفظی یا موسیقایی (توازنهای آوایی: وزن، تکرار واج و هجا)، واژگانی (ردیف و تشابهالاطراف) و نحوی. ۲- معنایی یا زبانشناسیک (تشبیه، استعاره و مجاز، کنایه، تناسب، تلمیح و اغراق). نتیجۀ این پژوهش با تأکید بر ضرورت شناخت دقیق و صحیح زبان ادبی، مشخص میکند که ادبیات علیرغم زبان هنری و تفاوت با گونۀ زبانی معیار، میتواند به عنوان منبعی جانبی در کنار آموزش زبان در تألیفات آزفا مورد استفاده قرار بگیرد؛ زیرا آرایههای ادبی ذکر شده نه تنها زبانآموزی را مختل نمیکنند، بلکه همسو با اهداف آن هستند و میتوانند به فراگیری زبان یاری برسانند.
کلیدواژهها